معنویت در کسب و کار

موضوع معنویت در کسب و کار موضوع بکر و جدیدی است که اگرچه کمتر به آن پرداخته شده است ولی این مسئله از اهمیت و تاثیر آن نمیکاهد.

عدم شناخت معنای زندگی در هر حیطه و حوزه ای از جمله کسب و کار می تواند آسیب رسان باشد و  اهمیت این موضوع در کسب و کار از آن جا ناشی میشود که ما باید به عنوان صاحبان و مدیران کسب و کارها یا در سطوحی پایین تر، افرادی که به نوعی دارای زندگی شغلی هستیم ثابت کنیم در شغل و فعالیت خودمان فقط به موضوع پول و ثروت توجه نداریم و آن را تنها هدف زندگی شغلی خود قرار نداده ایم. بلکه معنا، ارزش و مفهوم خاصی در زندگی و در پس فعالیت ها و حتی کسب و کار ما وجود دارد که به تمام جوانب زندگی مان معنا میبخشد.

عدم توجه به حقوق مشتری، عدم رعایت رفتار جوانمردانه و شهروندی، عدم مسئولیت و تعهد نسبت به سازمان مربوطه و…. میتواند از مصداق های عدم شناخت معنای زندگی و معنویت در زندگی ما باشد. سالانه سازمان ها هزینه ها و ضرر های جبران ناپذیری را به دلیل عدم توجه کارمندان به اخلاقیات و معنویات متحمل میشوند.

در ابتدا بهتر است بدانیم معنویت چیست؟

وقتی صحبت از معنویت میشود ناخوداگاه مذهب و اصول دینی در ذهن ما تداعی میشود.

اگرچه دین و معنویت دارای مصادیق مشترک بسیاری هستند.

اما معنویت به طور ویژه بر روی یافتن معنا در زندگی انسانها تمرکز دارد.

و شامل باورها، عقاید، ارزش ها و اصولی میشود که به زندگی و فعالیت انسانها معنا میبخشد.

در این صورت میزان رضایت و شادی انسانها به میزان قابل توجهی افزایش می یابد.

معنویت نشان دهنده ی ارتباط انسان با یک قدرت لایزال و یک بعد نامتناهی ست که باورها و ارزش های معنوی انسان را تغذیه می کند.

چرا توجه به عنصر معنویت حتی در کسب و کار هم لازم است؟

از آنجا که معنویت یک مسئله ی فطری ست که مستقیما با روح ما در ارتباط است در همه ی ابعاد زندگی ما تاثیرگذار است.

پس توجه یا عدم توجه به آن تاثیری همه جانبه بر زندگی ما از جمله کسب و کارمان خواهد گذاشت.

در هر کسب و کاری که باشید و به هر فعالیتی که مشغول باشید حتما سوالات معناداری به ذهنتان خطور کرده است؟

سوالاتی مثل:

این همه تلاش برای چه؟

این همه دویدن برای چه؟

بعد از این همه دویدن قراره چه اتفاقی بیفته؟

سوالاتی که اگر مجهز به نیروی معنویت نباشیم احساسات مخربی را برای ما به ارمغان میاورد.

و انگیزه ی لازم برای تلاش کردن و حرکت و پویایی را از ما می گیرد.

با تکیه بر نیروی معنویت میتوانیم آگاهانه در احساسات خود مداخله کنیم،

انگیزه و انرژی خود را بازیابی کنیم و برای بسیاری از سوالات پاسخ موجه و قانع کننده ای داشته باشیم.

متکی بودن به معنویت از ما فردی قدرتمند تر میسازد و ما را متصل به یک عرصه ی نامحدود میکند.

و همین باعث تاب آوری ما در هنگام ناراحتی ها و غم ها و بروز مشکلات و احیانا شکست ها میشود.

و رویکرد ما را در چنین موقعیت هایی تغییر میدهد.

باور غلطی که در زمینه ی ارتباط معنویت و کسب و کار وجود دارد این است که:

ما یا باید انسان معنوی و خوبی باشیم یا باید انسان موفقی در کسب و کارمان باشیم و تصور می کنیم جمع شدن معنویت و موفقیت در کسب و کار امکان پذیر نیست.

اما حقیقت این است که معنویت و موفقیت در کسب و کار نه تنها مقابل یکدیگر نیستند بلکه مکمل یکدیگرند.

به نوعی معنویت پشتوانه و همراه موفقیت ما در کسب و کارمان است.

به همان نسبت که ما میتوانیم انسانی اخلاقی، معنوی و بخشنده ای باشیم به همان نسبت هم میتوانیم انسانی موفق در کسب و کار و ثروتمند باشیم.

و این تصور اشتباهی است که ما راه معنویت را از راه کسب ثروت جدا میکنیم.

کسب ثروت به شرط آنکه با پشتوانه ی معنویات و از راه حلال باشد میتواند تبدیل به یکی از معنوی ترین کارهای انسان شود.

تاثیر معنویت و هوش معنوی در کسب و کار

طبق آخرین مطالعات انجام شده بر روی انسان سه نوع هوش ریاضی و هیجانی و معنوی برای او به اثبات رسیده است. تاثیر معنویت به عنوان مصداق بیرونی هوش معنوی در رشد و بلوغ فردی و همچنین رشد و ارتقا کسب و کارها انکار ناپذیر است و بر باورها و اصول و عقاید ما در هر کاری اشاره دارد. هوش معنوی که اولین بار توسط دانا زوهر مطرح میشود نه تنها تاثیر مستقیمی بر روی معناداری زندگی ما دارد بلکه باعث استفاده ی بهینه از دو هوش ریاضی و هیجانی میشود.

معتقد بودن به معنویت در محیط کار به معنای جستجویی مداوم و هدفمند برای یافتن معنا و ارزش در زندگی کاریست و نتیجه ی آن بالارفتن بهره وری و سطح عملکرد، تعهد و رضایت شغلی و شادی افراد در زندگی کاری می باشد و باعث میشود روح، ذهن و جسم فرد تماما مشغول کاری باشد که انجام میدهد. طبق آخرین تحقیقات انجام شده در ایران نیز ارتباط مستقیمی میان میزان معنویت و هوش معنوی و میزان رضایت افراد از زندگی شغلیشان وجود دارد.

با وجود اینکه هر کس اصول و اعتقادات معنوی ویژه ی خود را دارد که به فرد در ارتقا کسب و کارش کمک خواهد کرد اما به نظر میرسد اعتقاداتی مثل رزاق بودن خداوند به ما طیب خاطر و آرامش لازم در کسب و کار را خواهد داد و ما را از بسیاری از تنش ها برای کسب روزی و حتی ثروت بیشتر دور میکند.

شکرگزاری عامل مشترک معنوی دیگریست

که بسیاری از افراد در زندگی شخصی و شغلی خود به آن پایبند هستند.

دین اسلام نیز با تعابیر مختلف به اهمیت شکرگزاری نسبت به خداوند در ازدیاد و فراوانی نعمت اشاره کرده است.

“لان شکرتم لازیدنکم“

در هر سطحی از زندگی شغلی و با هر نقش و سمتی که باشید

نمیتوان از تاثیر معنویت در موفقیت کسب و کار چشم پوشی کرد.

و همچنین طبق تحقیقات انجام شده، تمرکز بر روی معنویت باعث تلفیق زندگی و کار افراد میشود.

و همین باعث می شود زندگی کاری افراد معنا پیدا کند.

و در نتیجه فعالیت و کاری لذت بخش تر، شادتر، پویاتر، بهینه تر و متوازن تر را تجربه کنند.

و باعث تربیت افراد مولدتر و خلاق تر در محیط کار خواهد شد.

و در پی آن سودآوری آن سازمان یا کسب و کار نیز بیشتر خواهد شد.

تحقیقات نشان میدهد افرادی که از هوش معنوی بالایی در حوزه ی کسب و کار برخوردار هستند چالش پذیرتر هستند و در هر شرایطی روحیه، تلاش و پشتکار خود را حفظ میکنند.

اگر با مشکلی مواجه شوند از خود میپرسند:

این موقعیت چه درسی برای من دارد؟

بعد از این موقعیت من چه کاری میتوانم انجام دهم؟

بیشتر سازمان های بزرگ پیشرفت خود را مدیون درس هایی هستند که از شکست های بزرگشان گرفته اند.

هوش معنوی، افراد را برای داشتن چنین روحیاتی آماده میکند.

بنابراین محققانی که در زمینه ی تاثیر معنویت در کسب و کار تحقیق می کنند معتقدند

موضوع توجه به معنویت از دو جنبه حائز اهمیت است:

1. به خاطر ویژگی بازدارندگی از آسیب ها و متعهد بودن به قوانین و هنجارها
2. به خاطر ویژگی برانگیختگی و ایجاد انگیزه در جهت سود رسانی و خدمت به جامعه

به هر حال هوش معنوی و معنویت به هر منظوری که مورد توجه قرار گیرد باعث رشد فردی و شغلی افراد و همچنین دستیابی به ظرفیتی می شود که افراد را تا حد زیادی در مقابل عوامل غیرقابل پیش بینی و مشکلات، مصون و انعطاف پذیر می کند.

و این، باعث خلاقیت و توسعه ی کسب و کار افراد خواهد شد.

با مقالات و آموزش های ما در تیم بیزی کوچ همراه باشید.