نرو مارکتینگ یا بازاریابی عصبی
اگر یک کسب و کار کوچک دارید و می خواهید با هزینه کم تبلیغات کنید از انواع بازاریابی، بازاریابی عصبی یکی از بهترین گزینه هاست.
که اگر بلد باشید می توانید توجه مشتریان را به خود جلب کنید.
و حتی باعث انجام خرید توسط آنها شوید.
حتما قبول دارید که بازاریابی و تبلیغات نسبت به گذشته بسیار سخت تر شده!
همکاران و رقبا احتمالاً آن قدر زیاد شده اند که مدام حواس مشتریان را پرت می کنند.
توجه مردم به پیامهای بازرگانی کمتر شده!
توجه به تبلیغات کمتر شده!
اینجاست که بازاریابی عصبی می تواند به ما کمک کند.
نرو مارکتینگ یا بازاریابی عصبی حاصل ترکیب دو علم بازاریابی و عصب شناسی است.

نرولوژیکال و مارکتینگ
شناخت این نوع از بازاریابی به صاحبان مشاغل مختلف و مدیران بازاریابی کمک می کند که با نحوه فعالیت ذهن خریداران در موقعیت های مختلف آشنا شوند:
۱- در زمان تصمیم گیری برای خرید
۲- زمان مصرف محصول
۳- زمانی که احساس رضایتمندی می کنند
۴- زمانی که به مشتری وفادار تبدیل میشوند
در این صورت است که می توان به جای پرسش های متفاوت و متعدد از خریدار، اطلاعات مستقیم به مغز او مخابره کرد.
هدف بازاریابی عصبی انتقال بهتر پیام های بازاریابی به دیگران است و در نتیجه افزایش احتمال خرید.
با اجرای بازاریابی عصبی هزینه بازاریابی و تبلیغات کم می شود!
ضمن اینکه تصمیم به خرید در زمان کوتاه تری اتفاق می افتد.

تحقیقات نشان می دهد بسیاری از فرایندهای تصمیم گیری هیجانی است و در ضمیر ناخودآگاه اتفاق می افتد. نه به صورت عقلانی و خودآگاه و اینجاست که اگر شما بلد باشید متن های اثر گذار و ترغیب کننده بسازید، می توانید هیجان لازم را در مشتری ایجاد کنید و او را تشویق به خرید کنید.
اگر می خواهید تبلیغات یا مکالمات فروش تاثیرگذار داشته باشید آن را برای مغز قدیم طراحی کنید.
مغز قدیم چیست و چطور می توان توجهش را جلب کرد؟!
مغز از سه بخش کلی تشکیل شده به نام:
مغز جدید
مغز قدیم
مغز میانی
مغز قدیم به آن بخش از مغز گفته می شود که خود محور است و همه چیز را برای خود میخواهد.
مکالمه با مغز قدیم یکی از مهمترین مهارت هایی است که باید در بازاریابی عصبی بدانید.
این که مطالبی بگویید یا بنویسید که باعث جلب توجه مغز قدیم شود.
مقایسه تاثیر گذاری دو متن:
متن اول: بیزینس کوچینگ نوعی مربیگری مدرن است که با مهارت پرسشگری و ایجاد تفکری عمیق در افراد، آنها را به بهترین راه حل ها در کسب و کار خود می رساند و امکان رسیدن به اهداف را در کمترین زمان ممکن فراهم می کند.
متن دوم: بیزینس کوچینگ شما را قادر می سازد با رفع موانع ذهنی به بهترین راه حل ها برای رفع چالش های خود برسید و شما را سریعتر به اهدافتان می رساند.
جمله اول هیچ ارتباطی با مغز قدیم برقرار نمی کند.
اما جمله دوم همان مطلب جمله قبلی است ولی با واژگانی که مورد توجه مغز قدیم قرار میگیرد.
در جمله دوم از کلمه شما استفاده شده که توجه مغز قدیم را جلب می کند.
ضمن اینکه جمله دوم ملموس تر است و شخص میتواند خود را در حال رسیدن به اهدافش تصور نماید.
اکنون زمان مناسبی است، که شما هم فکر کنید و با توجه به توضیحات داده شده با همان ویژگی ها بهترین جمله ای که می تواند مخاطب را ترغیب به خرید از شما کند بسازید.

آیا بازاریابی عصبی در کسب و کارهای کوچک قابل استفاده است؟!
چون کمی واژه بازاریابی عصبی علمی به نظر میرسد و البته از انواع جدید بازاریابی هم هست.
بسیاری فکر میکنند که آن ویژه شرکتهای بزرگ و برندهای معروف است.
در حالی که اغلب ایده های بازاریابی عصبی در کسب و کارهای کوچک هم قابل استفاده است و اتفاقا ما در تیم بیزی کوچ به بعضی از مشاغل کوچک آن را توصیه میکنیم. که با کوچ آنها نتیجه بخشی بازاریابی بیشتر میشود.

بازاریابی عصبی چه فایده ای دارد؟
احتمالاً شما هم به این موضوع برخورد کرده اید!
محصولی را وارد بازار کردهاید که قبل از آن، همه تعریف آن را میکردند و به شما می گفتند:
اگر آن را بفروشی خیلی استقبال می شود و همه می خرند!
اما موقع فروش استقبال که نشد هیچ بلکه خودشان هم از شما خرید نکردند.
قضیه چیست؟!
بازاریابان حرفه ای به این نتیجه رسیده اند که پاسخ اغلب افراد در تحقیقات بازار با رفتار خرید آنها تفاوت دارد و گاهی کاملا متناقض است!
من دقیقاً خودم در کارم به این مورد برخورد کرده ام.
دوره آموزشی که قبل از شروع همه اطرافیان تعریف آن را میکردند اما بعد در عمل با استقبال مواجه نمی شد.
در حالی که دقیقا منطبق با نیاز آن افراد بود.
این نکته را آقای مالکولم گلادول بسیار قشنگ در کتاب معروفش به نام نقطه واژگونی بیان کرده است.
که آنچه مشتریان درباره سلیقه خود میگویند با خریدهای آنها سازگار نیست و البته تحقیقاتی هم درباره مشتریان یک کافی شاپ ارائه کرده که مجال بیان آن در این مقاله نیست.
و اما رازی در آن نهفته که اینجا برایتان بیان می کنم.
اخیراً دستگاهی ساخته شده به نام FMRI که نوع کوچک این دستگاه روی سر نصب میشود و از مغز انسان در شرایط مختلف عکس می گیرد.

اگر به زبان ساده بخواهم در مورد نحوه کار این دستگاه برای تان بگویم
این گونه است که وقتی قسمت خاصی از مغز تحریک میشود معمولاً خون با اکسیژن بیشتر به آن بخش از مغز منتقل می شود و در آن موقع دستگاه FMRI با عکسی که از مغز می گیرد میتواند مکانهای تحریک شده در مغز را مشخص نماید.
محققان به یک نتیجه جالب رسیدهاند و آن این است که:
عکس مغز افرادی که در حال پرداخت پول و خرید بودند شباهت زیادی داشت
با عکس مغز افرادی که بدن آنها دچار درد بود و درد آن را تحمل می کردند.
یعنی وقتی سوزنی در نوک انگشت فرد فرو می کردند دقیقا همان جایی از مغز تحریک می شد که موقع پول دادن!
حتما شنیدهاید که میگویند پول دادن درد دارد.
و این به همین خاطر است حتی اگر طرف خودش هم این ادعا را نداشته باشد.
حالا اینجاست که بازاریابی عصبی و شناخت بخش های مختلف مغز به کمک ما و کسب و کار مان می آید.
همانطور که قبلاً هم اشاره کردم مغز از سه بخش کلی تشکیل شده:
مغز جدید که انجام کارهای تحلیلی و پیچیده به عهده اوست.
مغز میانی که بیشتر با موارد احساسی سر و کار دارد و اطلاعات را به دو بخش دیگر مخابره میکند.
مغز قدیم که عهده دار حفظ بقای ماست.
مثلاً وقتی گرسنه می شوید این بخش از مغز است که دستور می دهد:
غذا بخور.
تصمیمات خرید هم اغلب توسط مغز قدیم انجام میشود.
در حالی که عموماً ما فکر می کنیم توسط بخش منطقی یعنی مغز جدید انجام می شود.
پس ما باید با تأثیر گذاری مناسب و البته در جهت صحیح روی بخش احساسی و مغز قدیم مشتری را ترغیب به خرید کنیم.
دوستان شما تاکنون چند بار برای تان پیش آمده که مشتری تا مرحله خرید هم پیش بیاید ولی اقدام به خرید از شما نکند؟
اگر برای شما این موارد پیش آمده بدانید بازاریابی عصبی راه حل مناسبی برای کسب و کار شماست.
و ما در تیم بیزی کوچ به شما کمک می کنیم بازاریابی عصبی را در کار خود پیاده و اجرا کنید و فروشتان را افزایش دهید.
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
بازاریابی کوچینگ
چگونه مراجع جذب کنم؟
توصیه های روانشناسی فروش
۱۰ توصیه کلیدی
کوچینگ و تغییر عادات
تاثیر کوچینگ در تغییر عادت ها
کوچینگ و ایجاد تغییر
بررسی تاثیرات کوچینگ
معنویت در کسب و کار
موضوعی مهم و تاثیرگذار
انگیزه
عوامل ایجاد یا افزایش انگیزه
دیدگاهتان را بنویسید